ماه ها پیش، وقتی برای پیداکردن پسرک ویدیوی «شیب و بام» این در و آن در می زدیم و نشانی اش را از مدیر و معلم های شهر تنکابن می گرفتیم، او سر به زیر و سرخورده در یک ساختمان نیمه کاره، منزوری مشغول گچ کاری بود. حالا اما «بیژن»، پسرک ویدیوی شیب و بام، دیگر آن پسر خجالتی توی ویدیو نیست. دیگر منزوی هم نیست. شبکه های مجازی، رسانه های داخلی و خارجی، به یکباره پر از اسم و سرنوشت تحصیلی دردناک او شد.
در این میان شبکه های تلویزیونی خود را به قافله رساندند و این شد که بیژن بدقلق ما، سر از بخش خبری بیست و سی درآورد و خبرنگار این برنامه از نماینده ی شهر تنکابن قول فراهم کردن شرایط بازگشت این دانش آموز به مدرسه را گرفت.
موضوع برای جامعه ی مدنی ایران شوک بزرگی بوده و گواهش سیل حرف ها، کامنت ها و قضاوت های زیاد و در بیشتر موارد، متناقض و سراسیمه پیرامون آن بود. بازار پیش قضاوت ها در مورد محتوای پرونده ی نیمکت تنها با استناد به تیترهای روی جلد مجله که به سرعت در فضای مجازی دست به دست می شد، گرم شده بود و البته همه دنبال مقصر می گشتند. عده ای اخلاق مدنی را زیر سوال بردند و جامعه ی شهروندیمان را متهم اصلی چنین سرنوشتی دانستند. برخی معلم و مدیر مدرسه را مقصر اعلام کردند و عده ای هم خود این دانش آموز و وضعیت هوشی و تحصیلی او را.
همه این اتفاق ها در مدت کوتاهی افتاد تا اینکه بیژن ترک تحصیل کرده، درست در شب عید، رو در رو «احسان علیخانی»، مجری برنامه های تلویزیونی ایستاد و به روایت علیخانی برای التیام درد مسخره شدن، پیشنهاد بازیگری گرفت اما قصه به همین جا ختم نشد. احساس علیخانی برای توضیح چیستی ماجرای ترک تحصیل کردن بیژن و البته بالابردن عناصر دراماتیک ایرانی پسند ماجرا، قصه ی انتشار ویدیو را رو به دوربین تعریف می کند و مقصرها را می شمارد. از فضای مجازی و ساکنانش گرفته تا معلمی که ویدیو را با موبایل فیلمبرداری و منتشر کرده.
در این میان معلم های بسیاری از لحن جملاتی که علیخانی درباره ی معلم ها گفته بود، عصبانی شدند و بیانیه های اعتراض یکی پس از دیگری منتشر شد. برخی از این بیانیه ها به ما هم ارسال شد و همین ما را به خاطر مسئولیتی که برای رسیدگی به مسایل معلم ها احساس می کنیم به گفت و گو با علیخانی و جویا شدن توضیحات این مجری تلویزیونی کشاند.
آقای علیخانی می خواهم کمی در مورد دوران تحصیلتان برایمان بگویید. از معلم هایی که داشتید آیا کسی هست که با او در ارتباط باشید؟
اگرچه کمی بازیگوش بودم اما با معلم هایم رابطه ی خوبی داشتم. با دو تا ازمعلم هایم هنوز هم ارتباط دارم و هرازگاهی همدیگر را می بینیم. معلم تاریخ راهنمایی و معلم تاریخ دبیرستان. یک دوره دیدار سالیانه با بچه های مدرسه و معلم ها از قدیم داشتیم و بیشتر در این دوره ها می بینمشان.